Wartorn یک بازی روگلایت تاکتیکی تکنفره، مبتنی بر همکاری گروهی و تاکتیک های همزمان است که توسط استودیوی Stray Kite Studios توسعه داده شده و در ۱۷ ژوئن ۲۰۲۵ به صورت دسترسی زودهنگام در فروشگاههای Steam و Epic Games برای رایانههای شخصی منتشر شد. ممکن است تاکنون نام Stray Kite Studios را نشنیده باشید، اما بسیاری از گیمرها آقای Paul Hellquist را در میان اعضای آن به خوبی میشناسند. به عنوان مدیر خلاق Wartorn، پیشینه او گویای همه چیز است: طراح ارشد سابق BioShock و مدیر خلاق Borderlands 2. این مشارکت به تنهایی، حتی قبل از بررسی جزئیات بازی، بیانگر پتانسیل قوی این پروژه است. با این حال، دستاوردهای گذشته تضمین کننده پیروزیهای آینده نیست. اینکه آیا Wartorn انتظارات را برآورده خواهد کرد یا خیر، هنوز مشخص نیست. پس، بیایید اولین نگاه را با هم به نسخه دسترسی زودهنگام این بازی بیندازیم.
در این بازی شما سفر دو خواهر تبعید شده از سرزمین مادری خود را در حالی که برای عدالت میجنگند، دنبال خواهید کرد. ماموریت شما این است که به آنها کمک کنید تا دوباره به خانواده خود بپیوندند و به قلعه اجدادی خود برسند. در سرزمینهای خطرناک حرکت کنید، متحدانی را جذب کنید و تلاش کنید تا چرخه بیرحمانه مرگ و شکست را در مبارزه خود علیه موجودات الهی که بر این دنیای جنگزده حکومت میکنند، تغییر دهید.
طبق ساختار روایی کلاسیک، داستان خواهران Yara و Elani با ریتم زندگی روزمره آغاز میشود. در آستانه بزرگسالی، یارا هدیهای مرموز دریافت میکند تا این مناسبت را گرامی بدارد و آماده شود تا با آرامش وارد فصل جدیدی از زندگی خود شود. اما سرنوشت مداخله میکند. قبل از اینکه جشن – یا حتی مقدمات آن – آغاز شود، نیروهای متخاصم ویلای خانوادگی این خواهران را محاصره میکنند و آن را در آتش میسوزانند. یارا و الانی شجاع و جسور، با عزمی راسخ با دشمنان خود روبرو میشوند و مقاومت شرافتمندانه را به فرار تحقیرآمیز ترجیح میدهند.
در آخرین اقدام، آنها هدیه مرموز یارا را باز میکنند و یک ساعت شنی را آشکار میکنند که فوراً زمان اطرافشان را کند میکند. با استفاده از این مزیت جادویی، آنها به نبردی هجوم میآورند که زمان در کنار آنهاست، اما مشخص است که دو نفر در مقابل یک ارتش نمیتوانند پیروز شوند. با این حال، مرگ نمیتواند این ارواح شجاع را از بین ببرد. از این پس، الانی و یارا در چرخهای بیرحمانه گرفتار میشوند و محکوم به تکرار وقایع مشابه هستند. این فرصت برای بازیابی آبروی خانواده و زنده ماندن از سوی ارباب ساعت شنی – موجودی قدرتمند که زمان را به اراده خود خم میکند – حاصل میشود. خواهران باید با تکیه بر این هدیه از آواتار زمان، راهی برای فرار از سرنوشت خود پیدا کنند، بدون اینکه مطمئن باشند این یک نعمت است یا یک نفرین.
معمولا در بازیهای روگلایک و روگلایت، روایت داستان اغلب حول تضادی از حقایق مبهم میچرخد، جایی که شخصیتهای اصلی از دامنه کامل رویدادها یا ساختار زیربنایی جهان بیاطلاع هستند. در Wartorn، آواتار زمان با هر بار اجرا، بخشهایی از داستان را به اشتراک میگذارد که با رویارویی با غولها و دیدار مجدد با اعضای خانواده تکمیل میشود. بازیکنان تنها از طریق تلاشهای مکرر میتوانند پردههای پیچیده داستان را کنار هم بچینند. با این حال، بازی در ارائه منسجم جهان، داستان و رویدادهای کلیدی خود مشکل دارد. بازیکنان بدون توضیح کافی در مورد اسطورهشناسی یا اصطلاحات آن، وارد جهانی به ظاهر پیچیده میشوند. در حالی که با اتصال رویدادها و موجودات، دنبال کردن طرح داستان آسانتر میشود، این تجربه اغلب مانند تماشای یک نمایش فانتزی عجیب و غریب به نظر میرسد تا غرق شدن در آن.
ماجراجویی اصلی شما با حرکت کاروان در سرزمینهای بازی آغاز میشود و از طریق یک نقشه وسیع هدایت میشوید. این بخش، سبک سفر سری Pathfinder را تداعی میکند، با برخوردها و رویدادهای تصادفی که سفر شما را شکل میدهند. Wartorn در اینجا سعی میکند روایتی هدایتشده توسط بازیکن ارائه دهد و انتخابهایی را در رویدادها و پیامدهای آن تصمیمات ارائه میدهد. اگر یک نقص قابل توجه وجود نداشت، این میتوانست یک تناسب زیبا برای یک بازی روگلایت باشد: رویدادها واقعاً تصادفی نیستند. در طول اجرای اول، دوم یا حتی چهارم، جادههای ناشناخته، برخوردها و رویدادهایی را با حس کشف تازه ارائه میدهند. با این حال، مرور مجدد یک مسیر آشنا، حس قریب به اتفاق دژاوو را برمیانگیزد.
در طول سفر، شما باید جوخهها را مدیریت کنید، منابع را رصد کنید و روحیه تیم را حفظ کنید. بسیاری از این عناصر مستقیماً به نبردها و نتایج آنها گره خوردهاند، پیروزیها پاداش میدهند و شکستهای جوخه مجازات به همراه دارند. در ابتدا، متعادل کردن این عوامل چالش برانگیز است: کاروان دائماً غذا مصرف میکند، پول کمیاب است و فروشگاهها همیشه در دسترس نیستند. برای تسلط بر مدیریت منابع، یادگیری مسیرهای بهینه و برنامهریزی مؤثر اقدامات، به چندین بار اجرای بازی نیاز است.
چالش اصلی Wartorn همانطور که در یک بازی RTS انتظار میرود، در نبردهایی نهفته است که توسط برخوردهای تصادفی ایجاد میشوند. شما باید بر اساس تواناییهای گروه و واحدهای موجود، با استفاده از همافزاییهای عنصری و ساعت شنی کندکننده زمان، استراتژیهای پیروزی را تدوین کنید. نبردها اهداف متنوعی دارند – فرار، دفاع از واگن یا رویارویی با غولها – اما فاقد عمق پویا و پیچیدگی استراتژیکی هستند که در ابتدا وعده داده شده بود.
اما جایی که Wartorn واقعاً میدرخشد، در گرافیک هنری آن است. آثار هنری دوبعدی به سادگی خیرهکننده هستند، با کیفیتی که جهان را زنده میکند. هر شخصیت، از قهرمانان یارا و الانی گرفته تا پستترین دشمن، با جزئیات پیچیدهای طراحی شدهاند که نقش آنها را در روایت و روح جهان منعکس میکند. چه زره زیبای یک جنگجوی الف باشد و چه ویژگیهای عجیب و غریب یک دشمن شیطانی، هر واحد هدفمند به نظر میرسد و از طریق نشانههای بصری، داستانسرایی را تقویت میکند. نقشه دستساز آن نیز به همان اندازه جذاب است و حس یک سفر بیپایان را تداعی میکند. جادههای ظریف و رگهدار و شهرهای پراکنده آن، خطوط کلی یک کشور را ترسیم میکنند و بازیکنان را به تصور مقیاس جزایر Talaur دعوت میکنند. این نقشه فقط کاربردی نیست – بلکه یک اثر هنری است که به فضای بازی عمق میبخشد.
از نظر فنی نیز بازی بهطور چشمگیری بهینه سازی شده و هیچ بار اضافی روی CPU یا GPU، هیچ پردازش پس از پردازش بیش از حد، جدا از جلوه نقاشیگونه، وجود ندارد. بازی بدون تأخیر و به راحتی اجرا میشود و من در طول بازی با هیچ باگ واقعی مواجه نشدم – یک شاهکار نادر در چشمانداز بازیهای امروزی.
در مجموع به عنوان یک بازی دسترسی اولیه، Wartorn یک بازی کامل نیست و جای پیشرفت دارد. با این حال، گامهای محکمی در مسیر درست برمیدارد. با برخی اصلاحات متفکرانه و طراحی های بازنگری شده، این پتانسیل را دارد که به یک تجربه واقعاً منحصر به فرد و جذاب تبدیل شود، قلب گیمرها را تسخیر کند و فصل جدیدی را در داستان بازیهای روگلایک و روگلایت رقم بزند.






Comments
No Comments