سلام خدمت همراهان و دوستان گرامی.
بازی های شوتر از تونع سبک بالایی برخوردار هستند و طرفداران زیادی را در سراسر جهان دارند، از شوتر های اول شخص و سوم شخص گرفته تا بازی هایی در سبک های پلتفرمر و ترکیب هایی از انواع سبک ها. فرقی ندارد شما در چه سبکی به بازی کردن میپردازید این ذاتا وجود اسلحه است که بازی را دوست داشتنی میکند و اما گیم پلی بازی و نو آوری هایی در این زمینه هم از دلایل جذابیت های اصلی بازی به شمار برود، بررسی امروز ما درباره یک بازی استراتژیک نوبتی و ترکیبی با المان های نقش آفرینی است که با وجود اسلحه و سبک شوتر در آن از جذابیت خاص و زیادی برخوردار است. بازی Project Helios که در سال 2020 برای پلتفرم های Nintendo Switch , Xbox One , Playstation 4 و همینطور سیستم عامل ویندوز منتشر شد و توانست نقد های خوبی را از منتقدین دریافت کند. این بازی با ترکیبی از چند سبک و چند ژانر توانسته یک گیم پلی عالی و اتمسفری قابل لمس ایجاد کند.
بازی در سال 1971 جریان دارد و زمین در اثر وقایعی تا مرز نابودی کشیده شده و برای همیشه در برف و یخ گرفتار شده، جمعیت کمی از انسان ها از آن جان سالم به در برده اند و برای بقای خود در این وضعیت به ماده ای به نام فولگر وابسته اند، در این میان دانشمندی به نام مارگارت بلایث با راه اندازی پروژه ای نام هلیوس در صدد است تا زمین را از این وضعیت نجات داده و آن را دوباره احیا کند ولی گروهی از انسان ها بخاطر دلایلی آن دانشمند را دزدیده و تیم هشت نفره شما در تلاش برای پیدا کردن دکتر بلایث و راه اندازی دوباره پروژه هلیوس است. این تیم هشت نفره را دو گروه با انگیزه ها و دیدگاه هایی متفاوت تشکیل داده اند و هر کدامشان از مهارت هایی متفاوت بهره میبرند. داستان بازی چیزی جز گشت و گذار برای پیدا کردن دکتر بلایث نیست و تقریبا از روند یکسانی برخوردار است و پیچ و تاب ها و نکات دیگه ای را به همراه ندارد.
گیم پلی بازی اصلی ترین نقطه قوت بازی به شمار میرود و بر خلاف داستان بازی که زیاد روی آن کار نشده واقعا از جزییات قابل قبولی بهره میبرد. شما کنترل یک تیم 8 نفره را بر عهده دارید که از 5 کلاس مختلف تشکیل شده است. دو نفر از اعضا جزو دسته اسناپر ها میباشند و قابلیت اصلی آن ها تیر اندازی از راه دور است، قابلیت ویژه اشان هم قدرت دید و تیر اندازی در خارج محدوده خودشان است. دسته ای دیگر از تیر انداز ها وجود دارن که از اسلحه های سنگینی مثل شاتگان استفاده میکنند شما دو شخصیت هم در این دسته دارید که میتوانند از فواصل نزدیک تا متوسط تیر اندازی کنند و دارای توانایی های خاص برای حمله میباشند همچنین سطح سلامتی آن ها بیشتر از اسنایپر ها است ولی در کل از سلامتی زیادی برخوردار نیستند. دیگر گروه 2 نفره شما را شخصیت های نزدیک زن یا Melee تشکیل میدهند. آن ها متخصص کار با سلاح های سرد هستند و فقط از نزدیک میتوانند به دشمن ضربه بزنند. میزان سنگینی و Damage آن ها بسیار بالاست و از بالاترین میزان سلامتی در بین اعضای گروهتان برخوردارند. یک بمب انداز هم در گروه وجود دارد که به چندین نفر همزمان آسیب رسانده ولی از سلامتی بسیار پایینی برخوردار است و توانایی ویژه آن هم به همان بمب انداختن محدود میشود ولی با میزان آسیب و تخریب بسیار بالا. و آخرین شخصیت قابل بازی در گروه شما را هیلر یا احیا کننده تیم تشکیل میدهد، او وظیفه باز گرداندن سلامتی اعضا را به عهده دارد و برای حمله به دشمنان از سگ خود استفاده میکند، او هم مثل بمب انداز از سلامتی کمی برخوردار است.
شما باید به صورت نوبتی حمله کنید و وقتی نوبتتان تمام شود دشمنانتان شروع به حمله میکنند و بعد از آن نیز نوبت شماست. این روند تا اتمام نبرد ادامه دارد. وجود استراتژی و همچنین نحوه چینش بازیکنان در بازی جزو مهمترین نکات آن است، بازی علاوه بر گیم پلی جذاب و عالی از وجود مکان ها و لوکیشن های چشم نوازی هم بهره میبرد، اتمسفر آن شما را غرق در خود میکند و واقعا از این نظر عالی کار شده، گرافیک فنی بازی جای بهتر شدن داشت ولی خب هنوز هم قابل قبول و راضی کننده است، چیزی که بازی را جذاب تر کرده و باعث تکرار دوباره بازی پس اتمام گیم پلی حدودا 10 ساعته بازی میشود وجود 3 پایان مختلف در آن است و تصمیمات شما در طول بازی پایان های مختلفی را برایتان رقم خواهد زد. موسیقی های بازی جزو نقاط قوت آن به حساب نیامده اما دلیلی بر ضعف آن هم نمیشوند.
به طور کلی بازی از نکات و جزییات زیاد و مثبتی برای ارائه یک گیم پلی جذاب و عالی استفاده کرده و واقعا هم در این کار موفق ظاهر شده به خاطر وجود پایان های مختلف ارزش و گیم پلی جذابش شما را وادار به تکرار آن میکند و تجربه لذت بخش آن شما را هیجوقت از خرید و صرف زمان در آن پشیمان نمیکند.