Dark Eye: Chains of Satinav عنوانی ماجراجویی در ژانر اشاره و کلیک است که توسط استودیو مشهور Daedalic Entertainment ساخته و عرضه شده است. با تیم نقد و بررسی Game Inja این عنوان را بر روی Xbox One تحلیل خواهیم کرد.

اگر طرف دار پروپاقرص بازی‌های ماجراجویی باشید، قطعا نام Deponia را که دیگر عنوان این توسعه دهنده است شنیده اید. این عنوان نیز که با همکاری Deep Silver توسعه پیدا کرده است، یکی از عناوین موفق دیگر Daedalic Entertainment است که در کارنامه این توسعه دهنده می‌درخشد.

داستان بازی در دنیایی به نام Andergast می‌گذرد که مردمان بسیار خرافی و تاریخ تاریکی دارد. استفاده از ژانر فانتزی در بازی و دنیای وسیعی که توسط نویسندگان طراحی شده است، باعث بوجود آمدن فضایی می‌شود که حس کنجکاوی بازیکن را برای کسب اطلاعات هرچه بیشتر در این دنیا تحریک می‌کند.

شخصیت اصلی بازی، جوانی به نام Geron است که پیشه او به دام انداختن پرندگان است. Geron به علت متفاوت بودنش و نکوهش پیشه‌اش توسط همشهری‌هایش مورد آزار قرار می‌گیرد، که گاه و بی گاه به دلایل مختلف به او زور می‌گویند و او را اذیت می‌کنند.

بازیکن در این بازی قدم در دنیایی می‌گذارد که علی رغم خلق شدنش به شکل انحصاری برای این بازی توسط توسعه دهندگان، با عناصر بسیار مشابهی که در دنیای امروزی امکان مشاهده آن وجود دارد رو به رو می‌شود.

پادشاه سرزمینی که Geron شهروند آن است، مدت‌هاست با قلمرو همسایه درگیر است و حالا در آستانه یک صلح بزرگ و تغییر سرنوشت فرمانروایی، بار دیگر خرافات و البته گذشته سیاه این سرزمین گریبانگیر پادشاه این سرزمین شده است. Andergast که مدتی است با افزایش جمعیت بی رویه کلاغ‌های سیاه رو به رو شده است، شاهد افزایش خرافات و خشونت برخاسته از این اعتقادات واهی است.

این واهمه مردم از کلاغ‌ها، پیشینه تاریکی نیز دارد که در آن مردم شهر دست در دست یکدیگر، یک پیشگوی نابینا را که از وقایعی شوم و قریب الوقوع مردم را بر حذر می‌داشت، به تیر چوبی بسته و در بالای تلی از هیزم، سوزانده‌اند.

در این میان، حمله وقت و بی وقت کلاغ‌ها به شهروندان نیز به یک نگرانی جدید برای پادشاه تبدیل شده است. اینجا جایی است که Geron جوان وارد معادلات می‌شود و برخلاف آنچه که همشهری‌های او اعتقاد دارند که او را یک عامل بدشانسی و بدبختی می‌داند، برای نجات سرنوشت مردمش، دیپلماسی پادشاه و کنترل جمعیت کلاغ‌ها، یک مهره اساسی محسوب می‌شود.

گیم‌پلی بازی که بخش اعظم آن گشت و گذار در Andergast و به انجام رساندن ماموریت‌هاست، اشتراکات بسیار زیادی دیگر بازی‌های اشاره و کلیک دارد، اما نوآوری‌های منحصر به فردی نیز در آن وجود دارد. در قریب به اتفاق بازی‌هایی که در این ژانر تولید می‌شوند، بازیکن همیشه در موقعیت‌های تقریبا مشابهی قرار می‌گیرد که باید در آن با استفاده از تیزبینی، اشیائی را پیدا کند و یا با استفاده از استدلال‌هایش، کاری را به انجام برساند.

اما در بازی Chains of Satinav، شما گاهی در شرایطی قرار می‌گیرید که حل مسائل نیاز به فکر کردن به مکانیک‌های پیش رو به شکل متفاوتی دارد و شما باید با در نظر داشتن اِلِمان‌های مختلفی مانند اینکه فیزیک یک تله پرنده چگونه کار می‌کند، معماها را از پیش رو بردارید یا مثلا با این رویکرد که «چکشی که روی زمین افتاده در حالی که شخصیت در حال کتک خوردن و فرو برده شدن سرش در ظرف آب احشام است، چگونه قابل استفاده است؟». البته باید خاطرنشان کرد که در بیشتر مواقع، آن‌چیزی که شما فکر می‌کنید قرار است به شما کمک کند، تنها به تلاش مذبوحانه شخصیت برای تغییر وضعیتی است که در آن گیر افتاده و به راحتی موفق نخواهد شد از شر موانع و معماها راحت شود.

بازی مدت زمان بسیار طولانی‌ای دارد و اگر از راهنماهایی که در اینترنت در دسترس است استفاده نکنید، احتمالا خیلی بیشتر از ۱۰-۱۵ ساعت با بازی درگیر خواهید بود. اگر فکر می‌کنید این مدت زمان زیادی برای به اتمام رساندن این بازی است، باید یادآور شد که طراحی محیط بازی که بیشتر از یک بازی به یک تابلوی نقاشی شباهت دارد، شخصیت‌پردازی‌های جدی که در نمونه‌های High Fantasy مانند «بازی تاج و تخت» نیز دیده می‌شود و معماهایی که در هر قدم از بازی چالش‌های جدید و هیجان انگیزی را برای بازیکن خلق می‌کنند، باعث می‌شوند تا شما متوجه گذر زمان نشوید و با اشتیاق هرچه بیشتری، بخش به بخش داستان را پیش ببرید و مانند یک رمان فانتزی جذاب که نمی‌توانید آن را کنار بگذارید، با این بازی درگیر خواهید شد.

صداگذاری و موسیقی نیز در بازی با رعایت تمامی استانداردهای ژانر و یک گام پیشتر اجرا شده است، که صداگذاری برای تمامی شخصیت‌ها با یک اجرای فوق‌العاده قوی نمایشی، که شبیه یک نمایش رادیویی است را شامل می‌شود. با این حال بعضی از معماها و موانع آن‌قدر چالش برانگیز می‌شوند که شاید لازم باشد گاهی اوقات تقلب کنید و سری به اینترنت بزنید.

تمامی بخش‌های بازی از کیفیت چنان بالایی برخوردار است که این بازی را در ژانر به یک شگفتی تبدیل کرده و پس از ۸ سال از عرضه نسخه اولیه آن برروی کامپیوتر، هنوز این بازی در حال جذب کردن مشتریان و طرفداران جدیدی است که غالبا به مدافعان جدی سری Dark Eye و حتی دیگر عناوین این توسعه دهنده مانند Deponia تبدیل می‌شوند.

8.5

Good

  • تصویرسازی‌های بسیار زیبا
  • داستان قوی
  • شخصیت‌پردازی خوب
  • زمان بازی طولانی

Bad

  • مشکل بودن معماها