The Darkside Detective: A Fumble In The Dark، نام عنوان دوم سری The Darkside Detective است که توسط استودیو Spooky Doorway تولید شده است. قسمت نخست این عنوان در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و پس از اقبال نسبی نسخه اول، چهار سال بعد یعنی در سال ۲۰۲۱، A Fumble In The Dark به طور عمومی عرضه شد. با نقد و بررسی این بازی برروی Xbox One، با تیم Game Inja همراه شوید.
در این بازی جنایی، ماجراجویی که در ژانر Point-n-click طراحی و ساخته شده است، شما در حل شش پرونده با کارآگاه فرانسیس مککوئین، همراه میشوید.
اگر عنوان قبلی در این سری را بازی نکردهاید، درونمایه کلی آن زندگی یک کارآگاه را نشان میدهد که در رابطه با پدیدههای ماورائی و فراطبیعی مرتبط با پروندههای جنایی، تخصص دارد و هنگامی که «یک جای کار بلنگد» برای استفاده از مهارت خود فراخوانده میشود.
کارآگاه مککوئین دستیاری به نام سروان دولی دارد که به شیوهای مشابه آنچه در داستان سریال Stranger Things اتفاق میافتد، در انتهای نسخه اول، به یک دنیای موازی به نام Darkside فرستاده میشود. کارآگاه مککوئین سعی دارد تا با اتکا به حس ششم و دانشش از مسائل ماورائی، او یا سرنخی از مکان فعلی اش پیدا کند و او را نجات دهد.
شهری که بازی در آن اتفاق میافتد، Twin Lakes نام دارد که مشخصاً ارجاعی به سریال دیوید لینچ، یعنی Twin Peaks است. با اینحال این بازی قصد ندارد لایههای زیرین ناخودآگاه شما را مانند سریال لینچ زیر و رو کند و تا جایی که برایش ممکن است، از ایجاد تجربههای ترسناک در هم تنیده با عرفان دوری میورزد.
اگر از شوخیهای فیلمها و سریالهای ترسناک هالیوودی لذت میبرید، تقریباً هرگام که در این بازی پیش میروید، لبخندی بر لبانتان خواهد نشست و ارجاعات متعدد به فرهنگ عامه آمریکایی و فیلمها و سریالهای ترسناک پرطرفدار، چاشنی طنز فوقالعادهای به این بازی اضافه کرده است.
میتوان از رویکرد شوخطبعی رذیلانه برخی شخصیتها و جدیت کارآگاه مککوئین در رویارویی با رخدادهای ماوراء الطبیعه و طعنههایی که به یکدیگر در دیالوگها میزنند، درونمایه یک نوآر با بدعت بیش از حد در ژانر را دریافت کرد.
داستان بازی در ادامه روند داستان بازی اول اتفاق میافتد و شما با ۶ پرونده جدید رو به رو هستید که در این میان سروان دولی را هم خواهید یافت و مانند نسخه اول، در کنار شما خواهد بود و فضای بازی را با شوخیهای پیاپیاش و به طور کل با وجود خندهدارش، تلطیف میکند.
در این بازی از کانسپتهای لاوکرفتی نیز استفاده شده است ولی برخلاف آنچه روی کاور بازی مشاهده میکنید، ارجاع به ادبیات و آثار ترسناک محدود به دنیای لاوکرفت نیست و از بیشتر آثار ترسناک موفق و یا معروفی که در ادبیات، سینِما و یا تلویزیون در ژانر ماوراء الطبیعه تولید شده است، در دو نسخه این بازی ارجاعی وجود دارد.
گیمپلی بازی مانند بازیهای قدیمی ژانر Point-n-click است که بازیکن در تعامل با اشیاء انتخاب چندانی ندارد و از لحاظ حس و فضای گیمپلی، شبیه به موج اول بازیها در این ژانر است. شما با هر شیء میتوانید فقط به یک روش تعامل کنید، با اینحال مکانیک پیدا کردن اشیاء گم شده و استفاده از آنان در جای مناسب از طریق ذخیره شیء در Inventory، معماهای پیچیدهای به وجود میاورد که بدون دقت به دیالوگها و اندیشههای کارآگاه مککوئین، موفق نخواهید شد به این سادگیها از پسشان بر بیایید.
با اینحال مهمترین بخش که در بازیهای اینچنینی اهمیت بسیار زیادی دارد، یعنی طراحی داستان، شخصیتها، پروندهها و گرهگشایی آنان، در این بازی فوقالعاده است و تجربه خوبی را برای طرفداران سبک تضمین میکند.
پروندههایی که بازیکن باید آنها را گرهگشایی کند، درواقع مراحل بازی هستند که در این نسخه در صورتی که خیلی دور خودتان نچرخید، حدود چهار ساعت گیمپلی به یاد ماندنی را برای شما رقم خواهد زد.
یکی دیگر از نقاط قوت بازی، شخصیتپردازیهای قوی و ارتباط شخصیتها با یکدیگر است. از آنجایی که بخش زیادی از اطلاعات بازی را از متون دیالوگها یا تفکرات کارآگاه مککوئین به دست میآورید، قوت بازی در این بخش بیشتر از دیگر عناصر بازی خودنمایی میکند. کلمات با دقت و آگاهانه انتخاب شدهاند و تقریباً همه شوخیها موفق میشوند مخاطب را، در صورتی که ارجاعات را متوجه شود، درگیر طنز خود کنند و بخندانند.
این بازی با استفاده از پیکسلهای کوچک و رنگهای متنوع و زیاد در هر شخصیت، و همینطور نورپردازی عالی در محیط پیکسل آرت، تولید شده است. با اینکه برای هر شخصیت میزان زیادی پیکسل به کار نرفته، با اینحال انیمیشنها بسیار باور پذیر هستند و حتی رفتارهایی مانند سیگار کشیدن با جزئیات کامل در مقیاس پیکسل آرت، پیادهسازی شده اند.
پیش زمینهها نیز متناسب با فضای صحنه، انیمیشنهای متفاوت و متنوعی دارند که به زیبایی بصری بازی، در کناری رنگهای انتخاب شده در طراحی شخصیتها و لباسها و محیط جذابیت زیادی میبخشد.
جلوههای ویژه نیز که اخیراً در بازیهای پیکسل آرت با بهره گیری از سیستم پارتیکل موتورهای بازی سازی مدرن به پیشرفت بسیار زیادی رسیده است، در این عنوان نیز از بالاترین استانداردها در مقیاس پیکسل آرت برخوردار است.
موسیقی در بازی تنها نقش پیش زمینه و فضاسازی برای مخاطب را دارد و احتمال بسیار زیادی وجود دارد که شما حتی ملودیهای آن را برای مدت طولانی به خاطر نسپارید، اما با اینحال تمامی آنچه در بازی میشنوید متناسب با فضایی است که شخصیت در روند داستان در حال تجربه آن است و حس مرموز بودن و ماورائی بودن درونمایه بازی را به خوبی به مخاطبان منتقل میکند.
اگر طرفدار بازیهای با داستان جنایی و روایت قوی هستید و از پیکسل آرت لذت میبرید، به شما پیشنهاد میکنیم به هیچوجه تجربه این بازی را از دست ندهید.