در این مطلب با نقد و بررسی بازی Death Crown، که یک بازی استراتژیک ساخته شده توسط استودیو مستقل CO5MONAUTS است، با تیم Game Inja در خدمت شما هستیم.
Death Crown رویکرد متفاوتی نسبت به بقیه بازیهای استراتژی که تا به حال توسعه یافتهاند دارد. در این بازی که با حداقل امکانات ممکن تولید شده است، از گرافیک پیکسل آرت ۱ بیتی استفاده شده است و تلاش توسعه دهندگان این بوده است که یک اثر تماما مینیمال در ژانر استراتژی به بازار عرضه کنند.
داستان بازی سرگذشت سرزمینی را روایت میکند که یک شاه تمامیتخواه و قدرتطلب تمامی سرزمینهای آن را به زانو و تحت فرمانروایی خود درآورده است و همه را تحت یک قلمرو متحد نموده است. پادشاه که مدتها بر این سرزمینها حکمرانی میکرده، حالا با چالش جدیدی رو به رو شده است و آن چالش این است که سن پادشاه بالا رفته و مرگ به پیشگاه او آمده تا جانش را بستاند. پادشاه که سودای جاودانگی نیز به جنون قدرتش اضافه شده است، با استفاده از حقهای مرگ را فریب میدهد و تاج او را از او میگیرد. پادشاه که گمان میکند مرگ را برای همیشه شکست داده، مغرورتر از همیشه، خندههایی جنون آمیز سر میدهد، اما این تازه آغاز ماجراست!
در بخش داستانی Death Crown، خط داستانی اصلی که به مختصری از آن در پاراگراف قبلی اشاره کردیم را دنبال خواهید کرد و در نقش بانوی مرگ، باید به مصاف پادشاه مغرور و خودبزرگبین بروید، تاج خود را از او پس بگیرید و روح او را بستانید.
گیمپلی بازی برای یک بازی استراتژیک، بسیار ساده است و سعی توسعه دهندهها این بوده است که تا حد امکان همهچیز را در بازی به سادگی پیاده کنند. با اینحال سادگی همیشه به معنای ضعیف بودن یا بیمحتوا بودن نیست.
آن چیزی که در مرکز گیمپلی به عنوان یک اِلِمان اصلی قرار دارد، ساخت و ساز، مدیریت منابع و بوجود آوردن سربازهایی است که برای بانوی مرگ بجنگند و دروازههای دنیای بشری را در هم بشکنند.
بازیکن میتواند تنها از بین سه نوع ساختمان، ساخت و ساز داشته باشد که هرکدام به منظور تامین یکی از سه رکن اصلی گیمپلی ساخته میشوند: تامین منابع، دفاع، هجوم.
سربازخانه یکی از ساختمانهاییاست که میتوانید در بازی بسازید. از طریق این ساختمان سربازهایی فراخوانده میشوند و به نقطهای بر روی نقشه حرکت خواهند کرد که با قراردادن پرچم (درست مانند بازیهای استراتژیک دیگر) توسط بازیکن مشخص شده است. سربازها در نقشه به راه میافتند تا به مقصد مورد نظرشان برسند و آن را با خاک یکسان کنند!
ساختمان دیگری که میتوانید بسازید، معدن است که از طریق آن تنها منبع بازی که سکههای طلا هستند به دست میآید. این ساختمان نیز مانند سربازخانه به شکل متناوب در حال تولید است، با این تفاوت که بجای فرستادن سربازها به قلمرو دشمن، طلا را به جیب شما سرازیر میکند!
آخرین نوع ساختمانی که میتوانید در این بازی بنا کنید، برجها هستند که بنا به سطحی که در بازی آن را ارتقاء داده باشید، هر چند ثانیه یکبار، به نیروهای دشمن تیراندازی میکند و مانع پیشروی آنها و رسیدنشان به استحکامات حیاتی شما میشود، البته اگر جای آنها را درست در نظر گرفته باشید!
نقشهای که در آن به بازی میپردازید در بخش داستانی از یک نقشه کوچک آغاز شده و رفته رفته بزرگ میشود. وارد شدن به نقشههای بزرگتر به علت سبک گرافیکی پیکسل آرتی ۱ بیتی، باعث می شود تا اجزای تصویر گاهی اوقات غیرقابل تشخیص شوند.
بر روی نقشه یک صفحه متشکل از خانههای ششضلعی وجود دارد که میتوانید در صورت قرارگرفتن آن خانه در قلمروتان، برروی آن هر ساختمانی را که اراده میکنید بسازید، البته اگر منابع کافی در دسترستان باشد.
هنگامی که خانهای را بنا میکنید و یا سربازان خود را با استفاده از پرچم به مقصد جدیدی هدایت میکنید، افکتهای صوتی بسیار جذابی گوشهای شما را خواهد نواخت که البته ممکن است شما هم مانند من دلیل منطقیای برای نشستن این اصوات به دلتان پیدا نکنید، با این حال گاهی اوقات در جریان بازی بدون اینکه واقعا در گیمپلی تاثیری بگذارد، هوس میکنید تا جای پرچم را عوض کنید تا افکت صوتی آن را بشنوید!
بازی از آنجایی که با گرافیک پیکسل آرتی طراحی شده و در محدودیت ۱ بیتی پیاده سازی شده است، اگر این سادگی در اجرا را یک نقطه قوت و یک رویکرد هنری تلقی نکنید، قطعا توی ذوقتان خواهد خورد و ممکن است برایتان مسخره به نظر بیاید. با اینحال کیفیت انیمیشنها و تصویرسازیها علیرغم محدودیتهایی که گرافیک بازی دارد، بسیار ماهرانه و زیبا اجرا شدهاند و نمونه آن در دمویی که ابتدای بازی داستان را روایت میکند، کاملا مشهود است.
در Death Crown شما قابلیت بازی کردن یک نفره و یا دونفره (غیر آنلاین) را دارید و میتوانید با دوستان خود به تنبیه کردن پادشاه جبّار بپردازید و یا با یکدیگر رقابت کنید تا بهترین فرمانروا مشخص شود.
بازی Death Crown شاید تنها بازی استراتژیکی باشد که با این محدودیتهای گرافیکی و با اعمال شدید مینیمالیسم ساخته شده باشد و شاید یکی از دلایلی که طرفداران قبلی ژانر را نتوانسته آنچنان که باید و شاید به خود جذب کند، همین نوآوریهای بنیادی در طراحی بازی باشد. اما اگر از بازیهای استراتژیک Casual روی گوشی مانند Clash Royale لذت میبرید، این بازی نیز با حس و حال گیمپلی تقریبا مشابه (ساختن ساختمانها بجای اعزام نیروها) تجربه خوبی برای شما خواهد بود.