در این بازی  زنی که شما بازی می کنید ، توانایی کمیابی در ورود به رویاهای دیگران که شکنجه شده اند ، دارد. همه ما می دانیم که  تمام دنیا و زندگی خوابی بیش نمی باشد و این را می شناسیم و از آن متنفریم ، اما در این داستان ، هنوز هم فکر می کنید اینطور است ، اما بندرت صددرصد متقاعد می شوید. اما منطق و راه حل معمایی در بازی بسیار شبیه به بازی های دیگری در این ژانر است که قبلا در باره ی آن ها در بسیاری مقالات صحبت شده است.

برای راحتی ، این یکی دیگر از عملیات ضربه زنی است که بهترین حالت در حالت ساده و در دسترس آن است. در مقایسه با کشیدن مکان نما بسیار کند در صفحه تلویزیون بزرگ ، لمس کردن تمام صفحه برای انتخاب و تعامل با اشیاء همیشه بسیار شهودی است.

با این حال ، آنها می توانند تأثیر منفی بگذارند ، به خصوص هنگامی که صفحه شیء پنهان است و به بازیکنان این امکان را می دهد که با فشار دادن هر بخشی از صفحه ، به موفقیت خود برسند. حداقل ، مشکل سخت تر بازی ، زمان شارژ دکمه یادآوری را محدود می کند زیرا حالت عملی در واقع پیاده روی در پارک است. قسمت شیء پنهان بسیار دشوار است زیرا اگر بازیکن قادر به انتخاب همه چیز مورد نیاز برای تصویر باشد ، بصری بسیار جالب است.

وقتی بازی واقعاً تکه ای از کیک است ، تاریخ یکی از جنبه های تنظیم چیزهاست – شما می خواهید یک ماجراجویی دیوانه وار پر از خطرات ، پیچش ها و چرخش ها داشته باشید. با این حال اگر بخواهیم آن را با دیگر بازی های در این ژانر مورد مقایسه قرار دهیم داستان این بازی بسیار  خسته کننده و دلسرد کننده خواهد بود است.

همه چیز خیلی سریع به نظر می رسد ، زیرا این یک بازی است که می توانید در فضای یک شب بسیار واقع بینانه آن را حل کنید. ، اما داستان در اینجا حیرت انگیز است و هیچ شخصیتی در حافظه وجود ندارد. شاید این جنبه ورود به رویا باشد  از آنجا که شخصیت ها بیشتر اوقات در دیدار با آنها در حالت اغما قرار می گیرید ، پیشرفت شخصیت چندانی مشاهده نمی شود. شما فقط می خواهید شخصیت بعداً از خواب بیدار شود ، اما داستان به سرعت تغییر می کند.

بدین تریتب با بازی ای رو به رو هستیم که تمام سعی خود را کرده است تا یک بازی خوب از آب در بیاید و از پتانسیل های مختلف نیز بهره برده  است در این راه بسیار سخت و پرهیاهو اما نتوانسته است چندان از منظر داستانی موفق عمل کند و همین امر این بای را به یک بازی دسته چندم تبدیل کرده است که شاید هر کسی قصد نکند تا به سمت آن برود و آن را زیر محک تجربه قرار دهد زیرا با خود خواهد اندیشید که به دردسرش نخواهد ارزید.

یکی دیگر از مواردی که در بازی خوب کار نشده است این مورد است که بازی از منظر موسیقیایی بسیار بد عمل کرده است و نتوانسته است عطش مخاطبان و بازیکنان خود را در این مورد سیراب کند و این مورد در آن به شدت ضعیف صورت گرفته است

مورد دیگر اینکه علاوه بر اینکه همانطور که ذکر شد بازی در جنبه ی موسیقی دارای ضعف های جدی می باشد علاوه بر آن در بخش صداگذاری نیز بازی خوب عمل نکرده است و از انجایی که بازی های معمولا با تم ترسناک باید صداگذاری تهییج کننده ای هم داشته باشند اما این مورد در این بازی اصلا رعایت نشده است و گویا تیم صداگذاری چندان روی آن مانور نداده است و این امتیاز را از دست داده است.

هم چنین گیم پلی بازی بسیار خسته کننده و تکراری می شود و چندان چیز تازه و لذت بخشی در خود ندارد و هم چنین این موارد و موارد دیگر که گیم پلی بازی را محدود کرده اند همه و همه باعث شده اند تا بازی خلاقیت لازمه ی کار خود را از دست بدهد و متاسفانه در دور تکرار بیفتد و نتواند چیز تازه و جدیدی به مخاطب خود که مشتاقانه و با هزاران امید این بازی را تهیه کرده است را عرضه کن و او را راضی نگه دارد.

بطور کلی اصلی ترین جنبه ی این بازی داستان آن است که داری عمق نسبتا خوبی می باشد و بر روی سناریوی ان بخوبی کار شده است در غیر اینصورت بازی در دیگر جنبه های متاسفانه لنگ  می زند و استودیوی سازنده بازی نتوانسته است خوب و موفق در بهره وری از این بازی بکوشد و تمام پتانسیل آن را شکوفا کند

5.5

Good

  • گرافیک نسبتا خوب
  • ایده داستانی جذاب

Bad

  • موسیقی ضعیف
  • صداگذاری بد
  • گیم پلی تکراری