اگر بای The Dark Eye: Chains of Satinav رو تجربه کرده باشید حتما منتظر ادامه ی ماجراهای جرون بوده اید. این شما و این The Dark Eye: Memoria. این بازی در حال حاضر که این مطلب رو مینویسم به همراه کل باندل بازی های شرکت سازنده یعنی Daedalic Entertainment تخفیف ۹۰ درصدی خورده و قیمتش از ۱۳۰ دلار به ۱۳ دلار کاهش یافته. به نقد و برسی این بازی می پردازیم تا ببینم آیا این نسخه از سری بازی The Dark Eye هم مثل نسخه ی قلبی موفق عمل کرده است یا خیر. شما رو به نقد و برسی این بازی که توسط تیم تحریریه ی وبسایت گیم اینجا انجام شده دعوت میکنیم.
داستان بازی دقیقا بعد از نسخه ی اول شروع می شود. شما این بار در قالب دو شخصیت بازی خواهید کرد. اولیش Geron هست که اگر Chains of Satinav را بازی کرده باشید حتما می شناسیدش و این بار باید یک معمای سخت باستانی رو حل کند. کسی تا به حال نتوانسته تا این معما رو حل کنه مگر یک نفر. شاهزاده خانمی به اسم Sadja. حال جرون میخواهد تا با مطالعه ی زندگی سدجا معما را حل کند. حتما درست حدس زدید ، وقتی خاطرات سدجا رو مرور میکنید به عنوان شخصیت دوم قابل بازی با او همراه می شوید. داستان بازی خیلی فراتر از نسخه ی قبل هست و اگر از داستان فوق العاده خوب نسخه ی اول خاطرات خوبی دارید این بار بیش از پیش شگفت زده خواهید شد.
گیم پلی بازی اما مثل نسخه های قبل هست. یک بازی اشاره و کلیک با باید در محیط بازی دنبال ابزارهای مختلف و یا سرنخ ها بگردید و معماهای بازی رو حل کنید. شاید کمی برایتان عجیب به نظر برسد ولی معما های بازی من رو یاد پازل های سری resident evil می اندازد که در آن دنبال ابزاری برای بریدن زنجیر و … می گشتید یا با چینش دقیق مجسمه ها درهای مخفی بازی رو باز میکردید. ظاهر کلی پازل های The Dark Eye: Memoria هم مشابه هست ولی به علت این که این بازی بیشتر بر بخش پازل تمرکز میکند ، پازل ها خیلی سخت تر و چالشی تر هستند و حل کردنشان نیازمند برسی دقیق محیط و فکر کردن است.
در طی بازی بار ها و بارها بین جرون و سدجا سوییچ می شوید و زمانش توسط بازی مشخص می شود. این اتفاق اصلا باعث نمی شود تا حواستون از بازی پرت شود و در مواقعی که واقعا احتیاج دارید سری به گذشته بزنید این اتفاق صورت می گیرد. داستان سدجا در گذشته اتفاق می افتد پس شاهد مردمی متفاوت و سرزمینی متفاوت تر با چیزی هستیم که با جرون مشاهده میکنیم. در گذشته مردم از جادو بیتشر استفاده میکردند و هنوز تعداد اژدهایان کاهش نیافته بود و این موضوع بر محیط های بازی هم تاثیر گذاشته است.
گرافیک بازی اما کماکان زیباست. هر یک از بک گراند هایی که در آن به حل معما می پردازید مثل تابلو فرشی پر جزئیات است. آبشار های خروشان و جنگل های سرسبز و افکت های جادویی بازی به زیبایی هر چه تمام تر خلق شده اند و بازی هنوز پس از ۸ سال جذابیت خودش را حس کرده و از آن لذت خواهید برد. از نظر فنی اما مشکل خاصی دیده نمی شود. اگر بازی را با رایانه های شخصی تجربه کنید که هیچ ایرادی نیست ولی اگر بازی رو با کنسول ها بازی کنید کمی سخت هست چرا که گیم پلی بازی صرفا برای رایانه های شخصی و موس بنا شده و با کنترلر تجربه کردن بازی کمی سخت است.
موسیقی بازی هم حالتی نوسانی دارد. برخی مواقع با محیط بازی جور در میاید ولی برخی مواقع هم پیش می آید که عکس موقعیت عمل کند. فرض کنید یک معما در بازی هست که حل کردنش به آرامش احتیاج دارد و این وسط ناگهان یک آهنگ حماسی سنگین پخش شود ، از این اتفاق ها ممکن است در بازی رخ دهد و اشتباهی است که از طرف سازندگان بازی رخ داده و دیگر کاریش نمیشود کرد.
The Dark Eye: Memoria یک بازی زیباست و می توان به بازی به چشم یک اثر هنری نگاه کرد. بازی نکات مثبت نسخه ی قبلی رو تقویت کرده ولی مشکلات بازی همچنان حل نشده باقی ماندند. مشکلاتی مثل دیالوگ هایی که ترجمه ی بدی از زبان آلمانی داشتند و پورت بد. خیلی وقت است که یک بازی با گیم پلی این شکلی ندیده ام. یک زمانی بود که بازی های اشاره و کلیک خیلی طرفدار داشتند و بازی های زیادی به این سبک ساخته می شدند ولی الان کمتر شاهد این سبک از بازی هستیم. The Dark Eye: Memoria فرصت خوبی برای تجدید خاطرات است و اگر از طرفداران این سبک بوده اید از این بازی لذت خواهید برد.
این بازی در ابتدا و در سال ۲۰۱۳ برای رایانه های شخصی منتشر شده بود ولی با آپدیتی ویژه در تاریخ 27th January 2021 برای کنسول نینتندو سوییچ ، تمامی کنسول های نسل نهم و هشتم نیز عرضه شد و قیمت این بازی در حالت عادی ۲۰ دلار می باشد که منطقی به نظر می رسد و ارزشش را دارد. از این که با نقد و برسی این بازی همراه تیم گیم اینجا بودید متشکریم و امیدوارم در خرید این بازی شما رو راهنمایی کرده باشیم.