امروز هم میخواهیم علاوه بر بررسی یک بازی پلتفرمر به جنبه های تقلیدی داستان آن و خوب و بد هایش بپردازیم. بازی Freddy Spaghetti که در سال 2020 برای پلتفرم های نسل هشتمی Nintendo Switch , Xbox One , Playstation 4 و کنسول های نسل نهمی Xbox Series S/X , Playstation 5 و همچنین سیستم رایانه های شخصی منتشر شده است.
بازی از یک داستان کلیشه ای که در سینمای هالیوود نظیرش را بسیار دیده ایم استفاده میکند، آن هم وجود موجودی مظلوم و در باطن بی تقصیر است که در شهر و زندگی انسان ها مشکلاتی را بوجود آورده و در ظاهر تبدیل به هیولا میشود، باید باور کنیم که این سبک داستانی، هر قدر هم که شخصیت پردازی های خوب و پیچیدگی های بسیار زیادی را در درون خود جای دهد، اما باز هم به بک ایده منسوخ شده تبدیل شده است، عناوین بسیار زیادی از این شکل داستان ساخته شده که در آن یک موجود غیر از انسان که در باطن و واقعیت بسیار بی آزار است، به شکل غیر آگانه شروع به خراب کردن و ترساندن مردم شهر کرده و در چشم مردم و بخصوص پلیس های بازی تبدیل به بک هیولا و تحدیدی برای زندگی های مردم تبدیل میشود، اما تنها تفاوت های بازی و فیلم ها، یکی وجود یک دانه ماکارونی یا اسپاگتی بجای هیولا و همینطور یک راوی خوب برای روایت قصه است.
دکتر و دانشمند بسیار معروف و دانایی میخواهد که به رویای خود یعنی جان دادن به اشیا و زنده کردن اشیا بی جان دست یابد و پس از مدت ها این آزمایش را بر روی یک دانه ی رشته ای ماکارونی انجام میدهد و نتیجه ی آن نیز موفقیت آمیز خواهد بود.این ماکارونی تازه جان گرفته سوالاتی را در مورد زندگی خود داشته و به زودی برای کشف آن ها به دنیای بیرون رهسپار میشود، اسپاگتی ما که اسمش فردی نام دارد پس از گشت و گذار و مدتی به قابلیت های خود دست پیدا میکند و در میابد که توانایی بزرگ شدن و کش دادن خودش را دارا است، او به قدری بزرگ میشود که در ظاهر به اندازه ی یک هیولای غول پیکر شده و همین امر نیز در شهر خرابی هایی را به بار خواهد آورد، از همین رو پلیس و افراد دیگر به دنبال فردی افتاده و قصه و ماجرای اصلی بازی آغاز میشود.
صرف نظر از نقاط مثبت و منفی داستانی بازی جلوه های گرافیکی بازی نیز مناسب کنسول های نسل نهمی نخواهند بود و کیفیت اجرای آن ها در نرخ 60 فریم بسیار پر اشکال و کاملا معمولی خواهد بود، بازی بهتر بود در نسخه های نسل هشتمی باقی میماند و یا بهینه سازی بهتری برای پلتفرم های جدیدتر بر روی آن انجام میشد، اما در حالت کلی تنوع قسمت های مختلف درون آن خوب کار شده و قسمت های مختلف پلتفرمر بازی نیز توانسته اند جذابیتشان را حفظ کنند.
سیستم کنترل بازی نیز کاملا دو وجهی است، با وجود لذت بخش بودن قسمت هایی مانند پرش و پرش های بند و سیستم راه رفتن اما این قسمت ها در مراحل بالا و چالش برانگیزتر بازی بسیار آزار دهنده میشوند، در برخی مراحل که نیاز به انجام چندین عمل پشت سرهم را دارد شما نمیتوانید به درستی تمامی این موارد را انجام دهید و مرگ و میر های شما در این بخش ها و به دلیل کنترل های بازی میتواند شما را به شدت عصبانی کند، همچنین برخی مراحل و سیستم های بازی نیز از عمق زیادی بهره نبرده و کمی سطحی کار شده اند.
بازی در حالت کلی یک عنوان پر اشتباه بوده و برای رسیدن به یک عنوان متوسط در میان بازی های پلتفرمر نیز راه زیادی را در پیش دارد، ایده اصلی و اولیه بازی جالب و جان دادن به یک دانه ی ماکارونی سرگرم کننده است اما شکل داستان پردازی و اتفاقات درون آن بسیار کلیشه ای و تکراری خواهد بود و شاید بتوان تنها قسمت خوب آن را راوی بازی دانست، بازی با وجود قیمت پایین 5 دلاری آن نسبت به عناوین دیگر اما نمیتواند گزینه ی مناسبی باشد و ممکن است شما را از تصمیمتان پشیمان کند.