بازی POLARIS شما را به دنیایی می‌برد که در آن شورش و مقاومت به عنوان تنها عوامل امید برای سیاره‌ای هستند که توسط یک قدرت استبدادی سرکوب شده است. این بازی تیراندازی علمی تخیلی کوآپ، شما را در نقش اسکای‌لنسرها – جنگجویان ماهری که از طریق نبردهای طاقت‌فرسا می‌جنگند – قرار می دهد. این بازی خود را از طریق تعاملات پویای محیطی متمایز می‌کند، جایی که هر میدان نبرد به منطقه‌ای برای تخریب تاکتیکی تبدیل می‌شود می‌توانید سازه‌ها را به صورت استراتژیک تخریب کنید، مسیرهای جدید ایجاد کنید و در طول نبرد، چشم‌انداز را تغییر دهید.

راستش را بخواهید، این بازی مضامین مقاومت را از طریق یک تجربه گیم‌پلی اکشن محور بررسی می‌کند و اهداف ماموریت های آن شامل هدف قرار دادن مکان‌های حیاتی دشمن و اجرای عملیات‌های استراتژیک از مناطق خطرناک است. در حالی که مکانیک تخریب پذیری بازی، غیرقابل پیش‌بینی بودن المانهای استراتژیک را معرفی می‌کند، روایت داستان در پایین ترین اولویت قرار دارد. در عوض بازی، مبارزه پرانرژی و نقش بازیکن را بر داستان‌سرایی دقیق اولویت می‌دهد و تجربه‌ای روان و متمرکز بر اکشن لحظه به لحظه و گیم‌پلی تاکتیکی ارائه می‌دهد.

چون POLARIS یک بازی شوتر استخراجی است، ماموریت‌های آن با افتادن بازیکن از یک کشتی شروع می‌شوند و به آرامی سقوط می‌کنند تا زمانی که به زمین برخورد کنند. برخلاف بازی‌هایی مانند Fortnite، هیچ کنترلی بر سقوط وجود ندارد. از همان فرود اولیه، بازیکنان باید با سبک گیم‌پلی دیوانه‌واری که نیازمند واکنش‌های سریع و انتخاب‌های استراتژیک است، سازگار شوند. اغلب نبردهای شما به صورت گردبادی از تیراندازی، حرکات هوایی و پرواز با سرعت بالا فوران می‌کند. عمودی بودن میدان نبرد، برخوردهای پویایی ایجاد می‌کند – مخصوصا چکمه‌های موشکی شما امکان اوج گرفتن بر فراز حملات دشمن یا شرکت در نبردهای هوایی را فراهم می‌کنند. حرکت به آرامی جریان می‌یابد و شتابی مشابه بازی‌های تیراندازی متمرکز بر تحرک مانند Warframe یا Destiny ایجاد می‌کند.

بدون شک تخریب محیطی به عنوان قوی‌ترین ویژگی بازی POLARIS ظاهر می‌شود. تقریباً هر سازه، دیوار و وسیله نقلیه‌ای را می‌توان تخریب کرد و می توان فرصت‌های تاکتیکی منحصر به فردی ایجاد کرد. شما به طور استراتژیک دیوارها را برای مسیرهای فرار می‌شکنید، با فروپاشی استحکامات دفاعی، مواضع دشمن را مختل می‌کنید یا نقاط کمین پنهان ایجاد می‌کنید. خوشبختانه جهان بازی واکنش‌گرا و تعاملی به نظر می‌رسد. چنین مکانیک‌هایی، حل خلاقانه مسئله را در طول نبرد تشویق می‌کنند. چالش‌های ساده زمانی ایجاد می‌شوند که تخریب، ناوبری را مبهم می‌کند یا باعث سردرگمی بصری می‌شود.

بازی مشارکتی co-op، انرژی هرج و مرج بازی را تقویت می‌کند. ماموریت‌ها که برای تیم‌های چهار نفره طراحی شده‌اند، نیاز به هماهنگی دقیق دارند. بازیکنان منابع را به اشتراک می‌گذارند، از هم‌تیمی‌های خود محافظت می‌کنند و حملات هماهنگ را علیه دژهای رژیم برنامه‌ریزی می‌کنند. ماموریت‌های موفق نیاز به کار تیمی ماهرانه و حرکت هماهنگ دارند. با وجود لحظات مشارکتی جذاب، تنوع ماموریت‌ها کم است و به طور بالقوه تعامل طولانی مدت بازیکن را محدود می‌کند.

اما در طرف مقابل، گیم‌پلی انفرادی، نقاط ضعف قابل توجهی را در طراحی POLARIS آشکار می‌کند. ماموریت‌ها بدون پشتیبانی تیمی به چالش‌های طاقت‌فرسا تبدیل می‌شوند. دشواری‌های مقیاس‌بندی، برخوردهای طاقت‌فرسایی با دشمنان ایجاد می‌کنند که انگیزه بازیکن را از بین می‌برد.طراحی فعلی فاقد عمق موجود در بازی‌هایی مانند Destiny یا Warframe است، جایی که پیشرفت شخصیت، حلقه‌های گیم‌پلی جذابی ایجاد می‌کند. تنوع ماموریت‌ها همچنان محدود است و انگیزه بازیکن را برای ادامه کاوش در دنیای بازی کاهش می‌دهد. هر جلسه گیم‌پلی تقریباً یکسان به نظر می‌رسد و هیچ تکامل قابل توجهی در توانایی‌ها یا تجربه بازیکن وجود ندارد.

شاید این بازی از لحاظ گرافیکی حرفی برای گفتن نداشته باشد، اما طرح رنگ پر جنب و جوش، فضایی سورئال ایجاد می‌کند که با زیبایی‌شناسی معمول تاریک و خشن بازی‌های مشابه متفاوت است. آسمان‌های روشن و مناظر شهری درخشان، دنیایی آینده‌نگر و در عین حال آشفته را نشان می‌دهند. بررسی دقیق‌تر، چالش‌های بصری را آشکار می‌کند: کنتراست شدید گاهی جزئیات حیاتی را مبهم می‌کند و بخش‌های بزرگی از محیط را مسطح و فاقد عمق جلوه می‌دهد. این زیبایی‌شناسی گاهی اوقات فضای مورد نظر بازی را تضعیف می‌کند و آنچه را که باید مانند یک دنیای غنی و پیچیده به نظر برسد، به چیزی مصنوعی تبدیل می‌کند.

ضمنا بازی موسیقی متن مهیجی ارائه می‌دهد که تجربه پرتنش نبردهای بازی را تقویت می‌کند. ریف‌های گیتار و ضربات درام رعدآسا، فضایی هماهنگ با گیم‌پلی پرسرعت ایجاد می‌کنند. در واقع، ترکیبات موسیقیایی به نبردهای هوایی و سکانس‌های جنگی بازی انرژی تزریق می‌کنند. هر قطعه موسیقی هیجان بازیکن را افزایش می‌دهد و ماموریت‌های استاندارد را به تجربیاتی غریزی تبدیل می‌کند. طراحی صدا، شدت خام حرکات بازیکن را به تصویر می‌کشد و چشم‌اندازی صوتی ایجاد می‌کند که با هرج و مرج بصری مطابقت دارد.

در پایان مقاله می توانم نتیجه گیری کنم بازی POLARIS با مبارزات سریع، محیط‌های تخریب‌پذیر و گیم‌پلی co-op، مفهومی هیجان‌انگیز ارائه می‌دهد، اما در زمینه‌های کلیدی مانند پیشرفت، عملکرد فنی و حالت تک نفره دچار مشکل می شود. کمبود تنوع ماموریت‌ها و مشکلات فنی بازی، از جمله باگ‌ها و مشکلات رابط کاربری نیز از تجربه کلی آن می‌کاهد. در حالی که لحظات هیجان‌انگیزی را ارائه می‌دهد، ماهیت تکراری و وضعیت نامناسب آن، توصیه کامل آن را دشوار می‌کند. با ارائه بهبودها، POLARIS می‌تواند به یک بازی برجسته تبدیل شود، اما در حال حاضر، به نظر می‌رسد که ناتمام مانده و به نوعی یک بازی ناقص است.

6.0

Good

  • سیستم مبارزه ای سریع و روان با گزینه‌های حرکتی هیجان‌انگیز
  • محیط‌های کاملاً تخریب‌پذیر، عمق تاکتیکی و هرج و مرج بازی را افزایش می‌دهند
  • استفاده عالی از المان های گیم پلی در بخش چندنفره

Bad

  • گیم‌پلی تکراری با تنوع محدود ماموریت ها
  • مشکلات فنی قابل توجه، از جمله باگ‌ها و آشفتگی رابط کاربری
  • فقدان سیستم پیشرفت و جمع آوری غنایم، به خوبی احساس می شود

Comments

No Comments

Leave a Reply